سیب سرخی سر نیزه ست…زود بیدار شدم تا سر ساعت برسم
باید اینبار به غوغای قیامت برسم
من به “قد قامت” یاران نرسیدم، ای کاش
لا اقل رکعت آخر به جماعت برسم
آه، مادر! مگر از من چه گناهی سر زد
که دعا کردی و گفتی به سلامت برسم؟
طمع بوسه مدار از لبم ای چشمه که من
نذر دارم لب تشنه به زیارت برسم
سیبِ سرخی سر نیزه ست، دعا کن من نیز
اینچنین کال نمانم به شهادت برسم
محمد مهدی سیار
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۹:۵۹ ق.ظ روز ۳۰ آبان ۱۳۹۰ |
دیدگاه (۶)
همیشه خوب باشیمعصبانی بودم یا ناراحت یا شاید هم هردو؛ از خودم، از کارهای عقبافتادهام، از اشتباهی که سرکار انجام داده بودم، از پایاننامهای که مانده بود. از همهشان. اخمهام بدون اینکه خودم بخوام رفته بود تو هم. لبهام را جمع کرده بودم ولی دندونام را به هم نمیفشردم؛ فقط عصبانی بودم و ناراحت. سوار مترو شدم، داشتم با خودم مرور میکردم که اگه خانمی حواسش نبود و بهم تنه زد یا توی یکی از ایستگاهها آدمها زیاد سوار شدن و بهم فشار آمد یا پای یکی رفت رو پام یا کیف یکی رفت تو پهلوم، مثل همیشه لبخند نزنم در قبال معذرتخواهیشون و نگم خواهش میکنم، اعتراض کنم؛ اصلا قبل از اینکه عذرخواهی بشنوم، خودم ازش طلبکار بشم که حواستو جمع کن خانم، چشمتو باز کن. تنِ ذهنم لباس رزم میکردم، اخمهام با این فکر خود به خود به هم تندیدهتر میشدن در حدی که دردشان را حس میکردم. آمادهی آماده بودم که کیف زنانهای تا آستانهی کوفته شدن به صورتم نزدیک شد، گارد گرفتم برای اعتراض، دهانم را باز کردم که صدای زنانهای گفت: «ببخشید خانم، حواسم نبود.» همهی کرکوپر رزمیام ریخت، لبخند زدم و گفتم :«خواهش میکنم.» اَه لعنت به من …
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۷:۴۴ ق.ظ روز |
دیدگاه (۲)
داشتن یا نداشتن زیبائی ظاهری از دید یک زنِ مسیحی آمریکائینباید تصور کرد زیبایی ظاهر گناه است و یا رسیدگی به ظاهر و سر و وضعی آراسته داشتن لازم نیست. بلکه آنچه نادرست است، اهمیت بیش از حد به زیبایی بیرونی میباشد. در هیچ یک از دستورات الهی، زیبایی ظاهری تقبیح نشده و یا بیاهمیت جلوه داده نشده است، بلکه فخرفروشی نسبت به زیبایی خدادادی، توجه افراطی به زیبایی ظاهری یا غفلت از زیبایی درونی نکوهش شده است.
یکی از راهکارهای شیطان برای فریب، بردن ما از یک بینهایت به بینهایتی دیگر است. بین پاکیزگی و آراستگی از یک سو و لباسهای جذاب و خودآرایی از سوی دیگر تفاوت وجود دارد. میخواهم به همه زنان دیندار بگویم: «ما به عنوان زنان دیندار باید به کمک شخصیت درونی و ظاهر بیرونیمان، زیبایی، برتری، نظم و لطف خدا را جلوهگر باشیم.»
از سوی دیگر یک زنِ متاهل دیندار، دلایل دیگری را نیز برای حفظ تعادل بین زیبائی بیرونی و درونی خود داراست.
از دیدگاه مذهب هم «یک زن باتقوا» زنی است که نزد شوهرش بسیار آراسته و موزون باشد. مسلماً عدم توجه به ظاهر و طرز لباس پوشیدن، تأثیر منفی بر شوهر خواهد داشت. به عبارت دیگر اگر زن متاهل هیچ تلاشی برای جذابیت جسمانی خود برای جلب شوهرش نداشته باشد، مطمئن باشید زنان دیگر بیرون از خانه این کار را خواهند کرد.
نوشته شده توسط: نانسی لیدموس
کتاب: دروغهایی که زنان باور میکنند و حقایقی که آنها را آزاد میسازد
صفحات ۵۰ و ۵۱
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۴:۴۰ ق.ظ روز ۲۹ آبان ۱۳۹۰ |
دیدگاه (۶)
سادات در روز عید غدیر چه میکنند؟به دنیا آمدن و بزرگ شدن در خانوادهای که جدِشان رسولالله است و حضرت علی علیهالسلام یکی از نعمتهاییست که بالحق باید شکرگذارش بود؛ خانوادهی سادات هرسال در ایام عید غدیر بخاطر نسبتی که با حضرت علی علیهالسلام دارند و نواده ایشان محسوب میشوند، حال و هوای خانههایشان رنگ و بوی دیگری دارد. رنگ و یویی جدا از عید بودن این روز.
مردم برای تبریک اینروز و زنده نگهداشتن واقعه غدیر و ولایت حضرت علی به دیدار سادات که نوادگان آن حضرت محسوب میشوند میروند و سادات هم در خانههایشان از آنها پذیرایی می کنند. بعضی از خانوادهها گاهی رسم و رسوم خاصی دارند
بعضی از چند روز قبل، همه خانه و زندگیشان را گردگیری و مرتب میکنند، در واقع همان خانهتکانی روزهای آخر اسفند، در روزهای آخرِ منتهی به روز غدیر انجام میشود. خانهتکانی و تمییز کردن همهی وسائل و آب و جارو و گاها تعویض و نو کردن وسائل؛ همه این رسم و رسوم ایرانی قبل از نوروز، برای این خانهها قبل از عید غدیر انجام میشود.
بعضی از خانوادهها هستند که روز عید برای تمام اعضای خانواده که سید هستند، عیدی میخرند. مثلا در خانهی خودِ ما رسم است که مادرم (که خود سید نیستند) برای همه افراد خانه که سید هستند، کادو میخرند.
بعضی از خانوادهها رسمِ عیدی دادن به همه افراد خانواده که عموماً در ایام دید و بازدید عید نوروز انجام میشود را در این روز انجام میدهند و بعضا همه افراد فامیل در خانهی بزرگ فامیل جمع میشوند و بعد از دیدار همدیگر و عید دیدنی، بهخاطر این روز بزرگ، به یکدیگر عیدی میدهند.
بسیاری از خانوادهها خود را برای ورود مهمانها آماده میکنند؛ از اقوام و همکاران تا همسایهها و دوستان قدیم و جدید؛ میوه و شیرینی خریداری میشود و اسکناسهایی برای عیدی دادن.
یکی از معضلات و دغدغه سادات محترم 🙂 پیدا کردن اسکناس های نو و تا نخورده برای عیدی دادن است که پیدا کردنش گاهاً خیلی سخت میشود و غیرممکن.
اگر کسی موفق به گرفتن اسکناس نو از بانک بشود، یا انها را بدون هیچ نوشتهای بر روی اسکناس به مهمانهایش میدهد یا مهر خاصی که از قبل تدارک دیده روی آن میزند یا با مداد یا خودکار روی آن جمله کوتاهی مینویسد تا یادگار باقی بماند یا زرکوب روی آن جملهای را حک میکند یا در بستهبندی خاصی با چند شکلات و یک کاغد نوشته قرار میدهد که هرکدام از اینها بستگی به سلیقه و حوصله سید مکرم! دارد.
آمدن و رفتن مهمانها گاها از صبح حوالی نه شروع میشود و تا نیمههای شب ادامه دارد. به همهی اینها اضافه کنید زنگ های تلفن اقوام و دوستان دور را که مدام صدای تلفن خانه و موبایلها را به صدا در میآورد.
تنوع عیدیها هم زیاد است 🙂 از اسکناسهای صد تومنی و دویست تومنی تا پانصد تومنی و هزار تومانی و برای دایره خاصترها پنج هزار تومانی و ده هزار تومانی و حتی چک پولِ پنجاه تومانی و صد تومانی؛ به غیر از سکه، چند سالیست که عیدی دادن کتاب مرسوم شده است. کتابهایی با مفاهیم دینی و اعتقادی. یا عیدیهایی مانند تقویم (که سالهای دانشگاه، عیدی من به دوستانم بود) یا هر چیزِ دیگری که قابیلت خرید تعداد زیادش فراهم باشد.
بعضی از محلهها هم رسمی دارند و در روز عید جشن میگیرند و همهی سیدهای محل در جشن حضور پیدا میکنند و با علامتِ خاصِ سبزرنگی سیادت خود را نشان میدهند و مردم برای دیدهبوسی و عیدی گرفتن به سراغ آنها میروند. (همینجا این خاطره را تعریف کنم که یک سال در همچین مراسمی شرکت کردم، یک گلِ پارچهای سبز به دستم دادند تا به لباسم بزنم! عیدی خواستنهای مردم هیچ، بعد از مراسم احساس میکردم صورتی برایم نمانده بس که مورد عنایت خانمهای محترم قرار گرفته بود 🙂
خلاصه، روزهای عید غدیر از شلوغترین روزهای سادات گرامیست. روزهایی که شادی خاصی در دل آنها و همهی شیعیان است. روزهایی که افتخار سیادت و نواده حضرت علی علیهالسلام بودن را بیشتر از هر زمانِ دیگری شکرگذار میشوند، روزهایی که نزدیک میشوند به محرم …
پ.ن: از سادات گرامی که این متن را خواندند، تقاضا میکنم اگر در خانواده و اقوام آنها رسم یا کارِ خاصِ دیگری انجام میشود، برایم بنویسند.
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۱:۱۵ ق.ظ روز ۲۶ آبان ۱۳۹۰ |
دیدگاه (۲۰)
اندر حکایتِ واگنِ سومِ مخصوص بانواندر این دو ماه اخیر روزی نیست که سوار مترو بشوم و حرص نخورم. اصلا انگار این واگنِ سوم مخصوص خانمها را گذاشتهاند تا من موضوعی داشته باشم برای هرروز حرص خوردن؛ آنهم دوبار. یکبار صبح و وقت رفتن به محل کار و یکبار هم عصر وقت برگشت به خانه.
چندینبار شاهدِ دعواها و حرفهای زشت و بیاحترامی خانمها و آقایان به هم بودهام، وضعِ اسفناکِ اختلاط زنان و مردان در شلوغی بیش از حد واگنها را دیدهام و بهخاطر همین دیگر حاضر نیستم تا مشخص شدنِ وضعِ این واگن پایم را درونش بگذارم. چندینبار با مسئولین خط یا مسئولین ایستگاههای مختلف صحبت کردهام، یکی میگوید قرار است این طرح به زودی کلاً برداشته شود یکی میگوید داریم تصمیمات جدید میگیریم برای تمهیدات و اقدامات جدید.
مسئولین محترم مترو؛ لطفا هر تصمیمی می خواهید بگیرید، یا این واگن را بردارید و خیال ما و خودتان را راحت کنید یا به صورت جدی از ورود آقایان به واگنها جلوگیری کنید… وضعِ نامناسبی را بهوجود آوردهاید!

این متن را برای پایگاه خبری تحلیلی زنان پرس نوشته ام:
ابتدای مهر ماه سال جاری، شرکت متروی تهران طی خبری اعلام کرد “به منظور رفاه حال بانوان، یک واگن به واگنهای مخصوص بانوان اضافه شده است” البته این طرح را یک طرح آزمایشی یک ماهه اعلام کردند که تا پایان مهرماه آزمایش میشود و اگر در اکثر ساعات شبانهروز خلوت بود، طرح برداشته و متوقف میشود.
در اوایلِ شروع این طرح و در دورهی آزمایشیاش، حضور آقایان در واگنِ جدید بانوان، شاید به دلیل تازگی طرح و بی خبری اکثر مردم از اجرای این طرح بود. امید میرفت که با تمهیدات مترو بعد از اتمام زمانِ آزمایشی این وضعیت درست شده و بانوان بتوانند در محیطی بهتر از مترو استفاده کنند. ولی هنوز با اینکه نیمی از آبان ماه را سپری کردهایم و میتوان گفت بیست روزیست که طرح آزمایشی تمام شده است، هیچ تفاوت و تغییری در راستای حل این مسئله، احساس نشده است.
همواره اتخاذ تصمیم و وضع قانون و مقررات بدون اهتمام به ضمانت اجرائی نتایجی بدتر از وضعیت قبلی دارد. در این میان، فضا برای افرادی که در پی سوءاستفاده هستند نیز فراهم شده و از خلأ اجرائی سوء استفاده جسته و با استفاده از هرج و مرج، آسیبهایی به جامعه وارد میکنند.
در ایستگاههای کم رفت و آمدتر یا ایستگاههایی که گاها ماموری ایستاده و مانع وارد شدن آقایان به واگنِ خانمها میشود، وضع این واگن مساعد است و خانمها با آسودگی خاطر و با خیال اینکه این واگن مخصوص آنها تعبیه شده است، وارد میشوند؛ ولی در چند ایستگاه بعد که ماموری در ایستگاه نایستاده و آقایان هم توجهی به خط زرد رنگ و تابلوها و برچسبهای مخصوص خانمها نکردهاند، سیلِ جمعیت آقایان است که وارد واگن خانمها میشود. تصور کنید خانمها روی صندلی با آسودگی خاطر نشستهاند و ناگهان آقایان وارد واگن میشوند و روبروی آنها میایستند …
وضع وقتی بدتر میشود که جمعیت خانمها زیاد باشد و واگن شلوغ و آنگاه آقایان هم بخواهند وارد واگن شوند و جمعیت به حالتِ فشرده مجبور میشوند در کنار هم ایستاده و حتی اگر کسی بخواهد حدود شرعی را رعایت کند، ناخودآگاه به خاطر فشار زیاد جمعیت و تکانها و ترمزهای مترو نمیتواند.
از دیگر مشکلات این واگن جدید، دعوا و بحثهایی است که بین خانمهای معترض به ورود آقایان به واگنشان و آقایان بیخیال به اختصاصی بودن این واگن میشود که گاهاً به توهینهای زشت و سخنان به شدت ناپسند بین خانمها و آقایان میشود که از ادب، شرع و زندگی شهروندی به دور است.

چه سیاستها و اعمالی را میتوان برای بهتر نتیجه گرفتن انجام داد؟
برای محقق شدن کاملِ طرحِ واگنِ جدید اختصاصی بانوان مترو تهران باید سیاستها و تمهیدات جدی را پیشرو بگیرد تا این طرح به درستی اجرا شود، چند نمونه از پیشنهاداتی که به ذهنِ نویسنده میرسد:
- گذاشتن مامور در همهی ایستگاههای مترو و گذاشتن مامورهای بیشتر در ایستگاههای پررفتوآمد مانند امامخمینی، دروازهدولت، دروازهشمیران، ولیعصر، هفتتیر
- افزایش تابلوها در ایستگاهها و گذاشتن یک تابلو عمودی در کنارِ نوارهای زردرنگ مشخص کننده محدوده واگنِ بانوان که کاملا مشخص و در دید مسافران باشد
- افزایش برچسبهای چسبیده شده روی شیشه های واگنها
- اعلامِ اضافه شدنِ این واگن از طریق بلندگوهای ایستگاهها
در کنارِ همه تمهیداتی که مدیریت مترو باید قرار دهد، خود بانوان و آقایان هم باید سعی در رعایت این طرح و کمک به بهبود وضعیت کنونی کنند. خانمها میتوانند با تذکر محترمانه به اقایان در ایستگاهها و قبل از آمدن ترن و هم چنین تذکر به آقایانی که وارد واگن شده اند به این وضعیت کمک کنند و آقایان هم با رعایت و سوار نشدن به این واگنها به حق خانمها تعرض نکنند.
مسلماً اجرای کامل این طرح باعثِ کمتر شدنِ حضور خانمها در واگنهای عمومی میشود و آقایان میتوانند در آن واگنها راحتتر باشند.
لینک مطلب
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۱:۴۰ ق.ظ روز ۲۲ آبان ۱۳۹۰ |
دیدگاه (۱۲)
چترِ زندگیچتر را وقتی وارونه نگه داری،
وظیفهاش هم برعکس میشود؛
جای اینکه قطرات باران را سُر دهد و روانهشان کند سمت زمین،
همهشان را در خودش نگه میدارد؛
همهی قطرهها را
و سهمی به زمین نمیرسد.
مواظب چترت و و ظیفهاش باش
وارونه نشود … (بیشتر…)
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۲:۰۱ ب.ظ روز ۰۸ آبان ۱۳۹۰ |
دیدگاه (۹)
آیات للمتفکرینو الذی نزّل من السّماء ماءً بقدر فانشرنا به بلده میتاً کذلک تخرجون
و آن کسی که آبی به اندازه از آسمان فرو آورد پس به واسطهی آن زمین مرده را زنده گردانیدیم. همینگونه نیز شما (از گورها) برای حسابرسی بیرون میآیید.
سوره مبارکه زخرف آیه۱۱
اینروزها، تهران بارانیست؛
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۲:۰۱ ب.ظ روز ۰۷ آبان ۱۳۹۰ |
دیدگاه (۷)