![]() ![]()
از خانهی خودمان شروع کنیم
چگونه از همسرمان بخواهیم برای برگزاری افطاری ساده ما را همراهی کند؟ این مطلب در خامنهایریحانه منتشر شده است. افطار، افطاری ساده، برای دیگران، خامنهایریحانه، سبک زندگی، سبک زندگی اسلامی، نقش همسری، نکات همسرداری نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱:۱۵ ب.ظ روز ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ | دیدگاه (۰) ![]() وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید ، و میان شما دوستی و مهربانی نهاد در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر می کنند. نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۶:۲۸ ب.ظ روز ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ | دیدگاه (۱۲) ![]() خواهرم که دبیرستان بود، یک دوست داشت که چهار سال دبیرستان را با هم بودند، حتی یادم است با هم مدرسهشان را عوض کردند و باهم، رشته تجربی را انتخاب کردند و باهم برای کنکور درس خواندند و هر دو هم در یک دانشگاه و یک رشته قبول شدند و فقط یکیشان ورودی بهمن بود و آن یکی ورودی مهر و برای همین “دکتر” شدن و فارغالتحصیل شدنشان از هم فاصله گرفت. ازدواج و هرکدام مشغول کاری شدن و پیدا کردن دوستان متفاوت و این مسائل باعث شد که روابط و رفت و آمدهایشان مثل قبل نباشه و هرچند وقت یکبار از حال هم خبردار بشن. چند روز قبل داشتم با خواهرم حرف میزدم که بروند در یکی از شهرهای اطراف تهران زندگی کنند و مطب بزند و اینطور صحبت ها که گفت فلانی که رفته مطب زده! گفتم: «هر روز میره و میاد؟» گفت :«نه! یکشنبهها میره و تا چهارشنبه هست و بعد برمیگرده تهران» گفتم: «دختر و شوهرش هم باهاش میرن یعنی؟» گفت: «نه! آنها تهرانن، این میره چهار روز آنجاست، سه روز تهران» از خواهرم که پرسیدم آنجا کجا هست، خونه خریده یا اجاره کرده؟ گفت :«یه اتاق اجاره کرده که مطبش هست یه آشپزخونه هم داره، همش همونجاست، شبها هم روی تختِ معاینه بیمار میخوابه» من که با این حرفهای خواهرم تقریبا به حالت بهت مونده بودم و اصلا نمیتونستم هضم کنم که یک خانم برای اینکه کار کند و بیکار نباشد و البته پول دربیاورد همسر و بچه دوم دبستانیاش را چهار روز در هفته تنها میذاره و میره یه شهر دیگه! یعنی کارش را انقدر دوست داره؟ یعنی ارجحیت داره کارش بر خیلی مسائل دیگه زندگیش؟ یعنی همسرش را دوست نداره و ازش خسته شده؟ یعنی در تهران اصلا نمیتونه هیچ کجا مشغول بهکار بشه؟ یعنی شوهرش رضایت کامل داره با این کار؟ یعنی دخترش خیلی دوست داره به دوستاش پز! بده که مامان من دکتره و مریضارو خوب میکنه؟ یعنی چی دقیقا؟ من که هنوز نتونستم هضمش کنم، شما را نمیدونم! … پزشک زن، تعهد، جایگاهها، دکتر، زن، زنان در اجتماع، شغل زن، مسئولیت، نقش زن و مرد در خانواده، نقش مادری، نقش همسری نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۶:۱۷ ق.ظ روز ۰۸ اسفند ۱۳۸۹ | دیدگاه (۱۴) ![]() |