ملکه بطحا
۱. بیست سال پس از عامالفیل بود. برخی از جوانمردان قریش دور هم جمع شدند. دست در آب زمزم کردند و باهم پیمان بستند که اگر بر کسی از اهالی مکه یا بیگانهای در این شهر ستمی رود، او را یاری کنند تا حق خود را از ظالم بگیرد. پیمان “حلفالفضول” از شریفترین پیمانهای میان عربها بود.
“اسد بن عبدالعزی بن قصی” یکی از آن جوانمردان حاضر در پیمان بود؛ پدربزرگِ خدیجه
۲. حاکم یمن آمده بود مکه. میخواست حجرالاسود را با خود به یمن ببرد. خویلد بن اسد که از طرفداران آئین ابراهیمی بود، جلوی او ایستاد و نگذاشت دستی به حجرالاسود بزنند. ایمان او آنقدر بالا بود که باعث شد از سپاه بزرگ یمن نترسد. خویلد پدرِ خدیجه بود.
۳. برخی تاریخنویسان نوشتهاند سه سال قبل از عامالفیل بدنیا آمد، برخی نیز میگویند ده یا پانزده سال. در آن روزگار جاهلیت آنقدر پاکدامن و درستکار بود که “طاهره” خطابش میکردند.
۴. از ثروتمندترین زنان قریش بود و با مالش تجارت میکرد. روزی ابوطالب به نزدش آمد و درخواست کرد، مقداری از مالش را به برادرزادهاش بدهد تا با آن سرمایه به صورت مضاربه برایش کار کند. نام “محمدامین” را به نیکی زیاد شنیده بود. قبول کرد.
۵. غلامش “میسره” را در سفر تجاری به شام، همراه “محمدامین” فرستاد. در آن سفر، از همیشه بیشتر سود کرده بود. میسره برایش از کرامات محمد در سفر تعریف کرد. بیش از قبل شیفتهی محمد شد.
۶. زیبا بود. ثروت فراوان داشت. زیرک و باهوش بود. خواستگاران فراوانی از طبقه ثروتمند داشت. اما دلش با “محمدامین” بود. جوانی یتیم و بدونمال، اما درستکار و بااصالت. آنقدر شیفتهاش بود که برخلاف رسم و رسوم خودش پا پیش گذاشت و از محمد خواستگاری کرد.
۷. محمد (صلیاللهعلیهوآله) که از حرا برگشت و شرح آنچه گذشته بود را گفت، خدیجه بیدرنگ به او و دینِ جدید ایمان آورد. اولین بانوی مسلمان.
۸. یکی از ثروتمندترین افراد جزیرهالعرب بود. هشتاد هزار شتر داشت در چندین کاروان تجاری. همهشان را در اختیار پیامبر گذاشت. تمام ثروتش در راه اسلام صرف شد. خاصتا سالهای محاصرهی اقتصادی در شعب ابیطالب. پیامبر جایی گفت “اسلام جز به شمشیر علی علیه السلام و ثروت خدیجه سلام الله علیها برپا نشد”
۹. ده سال از بعثت میگذشت. فاطمهاش پنج ساله بود. در محاصرهی اقتصادی شعب ابیطالب بودند که از دنیا رفت. رفتنش آنقدر بر محمد صل الله علیهو آله سخت بود که نام آن سال را عامالحزن گذاشت. (ابوطالب نیز چند ماه قبل فوت کرده بود) پیامبر با ردایی که از بهشت آمده بود، خدیجه همسرعزیزش را کفن کرد و در قبرستان معلاه مکه به خاک سپرد.
این مطلب را برای مجله اینترنتی واو نوشتهام.
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱:۱۰ ق.ظ روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ |
دیدگاه (۰)
آدمهای خوب شهر
این نوشته، روایت دو روز «ماشیننشینی» من است؛ ماشیننشینی همان خطی سوار شدن است، همان تاکسی نشستن شاید.
روایتهای واقعی از شهر؛
از #آدمهای_خوب_شهر و مهربانیهایشان
🌸
فاصله
مدرسه تا خانه، زیاد نیست؛ از مدرسه، پنج دقیقه پیاده میروم تا به
اتوبان برسم؛ کنار اتوبان میایستم و یک کورس مینشینم و بعد مجدد کمی
پیاده میروم؛ زمانی اگر بخواهم حساب کنم، بیست دقیقه تا نیم ساعت میشود؛
بنابر اینکه ماشین زود گیر بیاید یا نه.
کرایه آن یک کورس، دو هزار تومان است.
شنبه
گذشته، راننده ماشین مردجاافتاده شصتسالهای بود. نزدیکهای مقصد، کیف
پولم را درآوردم تا حساب کنم؛ دو ده تومانی در کیفم بود. یکیشان را به
سمت راننده بردم و معذرت خواستم که پول خرد ندارم. حرفم هنوز تمام نشده بود
که گفت:«صلوات چی؟ صلوات داری بفرستی؟» نفهمیدم منظورش چیست؛ گفتم «بله؟»
گفت:« میگم صلوات که بلدی، صلوات بفرست جای پول»
نمیدانستم چه بگویم؛ مجدد عذرخواهی و تشکر کردم و پیاده شدم.
🌸
دوشنبه،
کنار اتوبان ایستاده بودم و منتظر؛ خانمی سوار بر پژو کمی جلوتر از من
ایستاد. به خیال اینکه کاری دارد و مجبور شده کنار اتوبان بیاستد، نگاهم را
از ماشینش گرفتم و به سمت ماشینهایی که به سمتم میآمدند برگرداندم.
ثانیهای نگذشته بود که متوجه شدم دنده عقب میآید. به سمتش رفتم با این
تصور که حتماً سوالی دارد و دنبال آدرسی است. پنجره را که پایین کشید گفت
«کجا میخوای بری؟» مقصدم را که گفتم، کمی مکث کرد و گفت: «بشین، میبرمت»
از مکثَش و واژه “میبرم” مشخص بود که مسیرش نیست و اصلا مسافرکش نیست.
تشکر
کردم و گفتم مزاحم نمیشوم. گفت: «سوار شو، اینجا خیلی بد سوار میکنن.
خودم چندبار ماشین نداشتم و مجبور شدم اینجا وایستم. خیلی بد مسیره» تشکر
کردم و سوار شدم.
به رسم معمول خانمها، سرصحبت بینمان باز شد؛ من معلمی بودم که به خانه میرفت و او زن خانهداری که به خانه خواهرش.
برای رساندن من، مسیرش را تغییر داد و طولانی کرد.
اواسط راه، تلفنش زنگ خورد و از اینکه گفت «دارم میام. ده دقیقه دیگه میرسم» فهمیدم خواهرش پشت خط است و کمی عجله دارد.
به مقصد که رسیدیم، تشکر کردم و عذرخواهی. خواستم کرایه بدهم که با لحنی کاملا جدی و دوستانه قبول نکرد و گفت «اصلا».
چه میتوانستم کنم؟ مجدد تشکر کردم و آرزوی سلامتی و پیاده شدم.
🌸
بیایید از خوبیهای آدمهای شهرمان بنویسیم.
همین مهربانیهای کوچک، امید تزریق میکند زیر پوستمان؛ زیر پوستِ شهر.
بیایید مهربان باشیم؛ همین مهربانیهای کوچکمان، امید تزریق میکند زیر پوستمردمِشهر
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۱:۴۳ ق.ظ روز ۰۸ بهمن ۱۳۹۷ |
دیدگاه (۱)
از خانهی خودمان شروع کنیمچگونه از همسرمان بخواهیم برای برگزاری افطاری ساده ما را همراهی کند؟
🙇♂🙇♀گاهی بین زوجین برای ساده یا تشریفاتی برگزار کردن افطاریها، اختلافنظر بوجود میآید. در این مواقع باید چه کنیم تا همسرمان را به پهن کردن سفرههای ساده افطاری تشویق کنیم؟
☺قدم اول زبان خوش است. بهترین کار دنیا را هم بخواهید انجام دهید، اگر زبان تند و تیز داشته باشید، نمیتوانید اثر خوبی بر مخاطبتان بگذارید. نظرتان را با لحن و زبان مهربان و با احترام و بدون تحکم به همسرتان بگوئید و از او هم نظرش را بخواهید. این زبان خوش را تا پایان گفتگوی بین حفظ کنید، حتی اگر موفق نشدید همسرتان را قانع کنید.
🤔بررسی کنید اختلاف سلیقهتان در بقیه امور زندگی نیز وجود دارد یا خیر. اگر یک طرف همیشه به دنبال سادگی است و طرف دیگر دنبال آبرو و حرف دیگران، باید به دنبال حل این مساله به صورت ریشهای باشید. اگر شما به دنبال سادگی هستید باید با احترام به نظر طرف دیگر در طی زمان سعی کنید همسرتان را کیفیتگرا کنید و از کمیتگرایی و تنوعطلبی و اسراف خارج کنید.
✅با همسرتان صحبت کنید. زمانیکه هر دو سرحال هستید و فراغ بال دارید، بهترین زمان برای صحبت و مشورت کردن است. از مزیتهای مهمانی ساده بگویید. مثلا از زمان زیادی که باید برای خرید یا تهیه غذای زیاد صرف شود بگوئید. یا اینکه تمرکز برای تهیه یک مدل غذا، میتواند کیفیت آن را نیز بالا ببرد.
🌷به همسرتان بگویید که نوع افطاری شما، الگویی برای دیگران میشود و چه بهتر که سادگی در عین زیبایی و صمیمیت الگو شود تا اسراف و بریزوبپاش. برایش یادآوری کنید که اگر افطاری ساده بدهید، میتوانید تعداد در ثواب افطاری دادن به روزهداران بیشتری شریک شوید و درنتیجه ثواب بیشتری ببرید.
☕لازم نیست برای زیبا نشان دادن سفره، از تعداد بیشتری از غذاها استفاده کنید. سلیقه به خرج دهید و سفره افطارتان را زیبا بچینید. باسلیقه و منظم چیدن سفره، نشان میدهد چقدر برای شما این سفره بااهمیت است. سفره را به اندازه مهمانان بیاندازید تا جای خالی در سفره نماند. میتوانید از گل یا شمع برای زیباتر شدن سفرهتان استفاده کنید.
🌸یادتان باشد سادگی به معنای خساست نیست. مخصوصا برای مهمان، نباید خساست به خرج داد و باید از آنچه در توان داریم، مایه بگذاریم ولی نه به صورتیکه باعث اسراف و تجمل شود.
این مطلب در خامنهایریحانه منتشر شده است.
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱:۱۵ ب.ظ روز ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ |
دیدگاه (۰)
تربیت به سبک امام علی علیهالسلامبا الگوگرفتن از امام علی (ع) روحیهی دستگیری از فقرا و نیازمندان را در فرزندان خود پرورش دهید
🏴 این روزها که ایام شهادت مولای متقیان امام علی (ع) است، خیلی از والدین از تک تک ویژگیهای اخلاقی آن حضرت برای تربیت بچهها کمک میگیرند چرا که نسل شیعه باید شبیه امام خود باشد. یکی از بارزترین ویژگیهای حضرت علی ع کمک به نیازمندان و فقرا بود. اما چگونه میتوانید دغدغهی دستگیری از نیازمندان را در کودکان و نوجوانان خود پرورش دهید؟
👨👩👧👦 بزرگترها الگوی عملی برای بچهها هستند. اگر شما فرزندی دارید یا کودک خردسالی در اطرافتان هست، بدانید آنچه که خودتان در زندگی انجام میدهید و به آن عمل میکنید، فرزندان هم به آن پایبند میشود. پس سعی کنید در درجه اول، خودتان دست به خیر باشید.
🌸 یک کار خیر با هدف و هیجانانگیز برای فرزندتان تعریف کنید و از او بخواهید خودش را برای مشارکت در آن کار آماده کند. مثلا میتوانید بگوئید “عیدفطر میخواهیم به مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست برویم و برایشان کتاب ببریم، تا آن روز میتوانی از بین کتابهایت آنهایی را که برای هدیه دادن مناسب هستند انتخاب کنی و یا قسمتی از پول توجیبیات را برای خرید کتاب کنار بگذاری”
💡 در انتخاب کاری که میخواهید انجام دهید، از فرزندانتان همفکری بگیرید. بگذارید فکر کند و هرآنچه از نظرش کار خیر تعریف میشود را بگوید و بعد با مشارکت هم، یکی را انتخاب کنید. میتوانید برای روشن شدن ذهنش، چند نمونه از کارهای خیر را برایش مثال بزنید. مثل کمک به همسایگان سالمند، درس دادن به بچههایی که در درسها ضعیف هستند و توان مالی خوبی ندارند، کمک به برگزاری افطاریهای ساده در محله و مسجد و کمک مالی به انسانهای نیازمند.
👭 اکثر نوجوانان به فعالیتهای گروهی علاقه خاصی دارند. اگر بتوانید با مشارکت دوستان فرزندتان، گروههایی برای کمک به فقرا تشکیل دهید و برای هرکدام هدفی تعین کنید، برگ برنده را بردهاید. مثلا بگوئید میخواهیم شب قدر برای خانوادههای نیازمند افطاری تهیه کنیم. گروهی را مسئول جمعآوری پول و کمکهای مردمی کنید. گروهی نقش تهیه کننده مواد اولیه را بر عهده بگیرند. و به گروهی دیگر مسئولیت پخش و توزیع مواد غذایی را بدهید.
💰 نوجوانان را ترغیب کنید که از پولهای خودشان برای مشارکت در کار خیر استفاده کنند. این عمل اگر تداوم داشته باشد، باعث میشود کنار گذاشتن بخشی از پول برای رفع نیازِ نیازمندان در وجود فرزندانتان که جوانان آینده هستند، درونی شود و با آن انس بگیرند.
📚 خواندن کتابها و داستانهایی با موضوع نیکوکاری و احسان از زندگی و سیرهی ائمه بزرگوارمان، یکی دیگر از روشهایی است که میتواند در تشویق فرزند شما به انجام کارهای خیر موثر باشد. با پرس و جو از دوستان اهل مطالعه یا با جستجو در اینترنت، میتوانید با این دست کتابها آشنا شوید و تهیه کنید.
این مطلب، برای خامنهایریحانه نوشته شده است.
لینک مطلب در اینستاگرام +
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۲:۰۷ ق.ظ روز |
دیدگاه (۰)
چگونه نوجوانانمان را برای شبهای قدر آماده کنیم؟اگر شما جزو والدینی هستید که فرزند نوجوان دارید، توصیه میکنم این مطلب را بخوانید. در این مطلب درباره راههایی که والدین میتوانند اجرا کنند تا شبهای قدر برای فرزند نوجوانشان خاطرهانگیز شود و با اشتیاق در مراسمها شرکت کند، صحبت میکنیم.
این نکته را همیشه به یاد داشته باشید که بهترین راه برای جذب نوجوانان به کار یا مسالهای، خاطرهسازی از آن مساله برای آنهاست. با ماندگار کردن یک ماجرا در ذهن فرزندتان، مطمئن باشید او در آینده همیشه نسبت به انجام آن کار علاقه خواهد داشت. این هنر شما است که علاقه فرزند خود را پیدا کنید و آن را اجرا کنید.
👭 نوجوانان علاقه دارند بیشتر زمانشان را با گروه دوستی و همسالانشان بگذرانند. اگر بتوانید با والدینِ دوستانِ فرزندتان هماهنگ کنید و باهم به یک مراسم بروید تا بچههایتان پیش هم باشند، قطعا فرزندتان از مراسم شبهای قدر استقبال بیشتری میکند.
🏕 اگر فرزندتان به بیرون رفتن و نشستن در پارک و مکانهای عمومی علاقه دارد، میتوانید افطاری شبِ قدرتان را آماده کنید و با خانواده به پارک بروید و آن روز را در فضای باز افطار کنید. این تغییر در سبکِ افطاری خانوادهتان در ذهن نوجوان میماند، مخصوصا اگر به او بگویید “بخاطر تو، برای افطار امروز بیرون آمدیم”
💻 به فرزندتان پیشنهاد دهید فضیلت و آداب شبهای قدر را از مفاتیح یا اینترنت پیدا کند و برای شما توضیح دهد. حتی اگر تمایل داشته باشد، میتواند آنها را در برگهای بنویسد یا تایپ کند و آن برگه را به دیوار عمومی ساختمانتان بزنید. شما نیز میتوانید از آن عکس بگیرید و در شبکههای اجتماعیتان منتشر کنید.
🕌 نوجوانان از اینکه طرف مشورت قرار بگیرند، خیلی خوشحال میشوند. میتوانید انتخابِ مراسم شب قدر را به عهده فرزندتان بگذارید. بگوئید امشب تو باید بررسی کنی و مراسمی که مناسب است را پیدا کنی تا همگی به آنجا برویم. میتوانید هنگام برگشت به خانه، با ذکر خوبیهای مراسم و تشکر از او اعتماد به نفسش را تقویت کنید.
📿 لازم نیست نوجوان شما همهی اعمال این شبها را اجرا کند. اگر خسته شد، به اجبار متوسل نشوید. میتوانید به او پیشنهاد دهید کتاب مورد علاقهاش را با خود بیاورد و زمانی را به مطالعه کتاب بپردازد.
✅ سعی کنید چرایی مراسمِ شبهای قدر را برای فرزندتان شیرین جلوه دهید. با او دوستانه صحبت کنید و از احتیاجی که ما بندگان به خدا و ارتباط با او داریم، حرف بزنید. از فرزندتان درباره این ارتباط و چراییاش بپرسید. بگذارید صحبت کند و سعی کنید با زبانِ خودش، تفکراتش را هدایت کنید.
این مطلب را برای خامنهایریحانه نوشتهام.
لینک مطلب در اینستاگرام +
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۶:۳۱ ب.ظ روز ۱۵ خرداد ۱۳۹۷ |
دیدگاه (۰)