![]() ![]()
ملکه بطحا
۱. بیست سال پس از عامالفیل بود. برخی از جوانمردان قریش دور هم جمع شدند. دست در آب زمزم کردند و باهم پیمان بستند که اگر بر کسی از اهالی مکه یا بیگانهای در این شهر ستمی رود، او را یاری کنند تا حق خود را از ظالم بگیرد. پیمان “حلفالفضول” از شریفترین پیمانهای میان عربها بود. این مطلب را برای مجله اینترنتی واو نوشتهام. نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱:۱۰ ق.ظ روز ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ | دیدگاه (۰) ![]() امسال در شبکههای اجتماعی انداختن سفره رمضانیه بیشتر از سالهای قبل باب شده است. سفره هایی که نشانههایی از رمضان داشته باشد و در بخشی از خانهمان جای داده شود به منزله آمدن رمضان در خانه و شادی اهل منزل برای قرار گرفتن در این ماه. برای خانواده هایی که بچه دارند، روش خوبی برای آشنا کردن فرزندان با این ماه و شاد بودن و متمایز بودنش با ماههای دیگر میتواند باشد. قسمتی از اپن آشپزخانه ما، با تغییر هر فصل تزئیناتش تغییر میکند. مثلا با شروع زمستان، تم برگ کاج و شمع میگذارم، شروع پائیز میوه کاج و شمع زرد و اینها، بهار سفره هفت سین امسال سیزدهم فروردین که سفره هفتسین را جمع کردم، این سفره رمضانی را به جایش پهن کردم. ![]() نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۳:۰۷ ق.ظ روز ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ | دیدگاه (۰) ![]() دو هفته قبل، اینجا و در اینستاگرام پستی گذاشتم درباره کتاب “ر” که زندگی شهید حیدری از شهدای ایرانی در بوسنی را روایت میکرد. در پاراگراف آخر نوشته بودم نحوه شهادت شهید در کتاب گفته نشده و این مساله و چگونگی آن برایم گنگ و نامعلوم مانده است. روز بعد در تلگرام، پیامی دریافت کردم از خانم مریم برادران نویسنده کتاب که از طریق یکی از دوستان، متن من به دستشان رسیده بود و پاسخ سوالم را درباره چگونگی شهادت شهید حیدری دادند. فرزند شهید حیدری نیز که در اینستاگرام حضور دارند، احتمالات مختلفی که درباره نحوه و چگونگی و چرایی شهادت پدرشان وجود دارد، برایم نوشتند. چون این موضوع برای خودم در پایان خواندن کتاب سوال شده بود و دوست داشتم نحوه و چرایی شهادت ایشان را بدانم، و از چند دوست دیگر هم که کتاب را خوانده بودند شنیدم که این موضوع را دوست دارند بدانند، عین صحبتها و جملاتی که آقای مهدی حیدری درباره شهادت پدرشان برایم ارسال کردند را، اینجا میگذارم: «من به شخصه هیچ موقع علاقهای به دونستن نحوه شهادت نداشتم و ازش فراری بودم. در این بیست و سه سال هم هیچ موقع با داییم که اون موقع با پدر بوده، حرفش رو نزدیم و تو جلسات مصاحبه کتاب “ر” تنها جلسهای که شرکت نکردم جلسه توضیح شهادت بود. هنوز هم تمایل ندارم در موردش با کسی حرف بزنم. اما در این سفر که به بوسنی داشتیم خیلیها درباره اش حرف زدن … بی سیمها و اعتراف قاتلها میگه یک اتفاق از پیش طراحی شده نبوده. محمد آودیچ چفیه عرفاتی رو دوشش بوده و کرواتها با دیدن محمد سریع میکشنش و تا بعد اینکه قاتل تیر خلاص رو به پدر میزنه نمیدونستن یک ایرانی رو دارن میکشن. یکی از مسئولین بلند پایه ارتششون میگفت تحقیقات من بعد از شهادت میگه صحبتهای تو بیسیم و اعتراف قاتلها هم مثل نوع شهادت، طراحی شده بوده.(یعنی قاتلها دروغ گفتن که نقشه برای شهید کردن آنها نداشتن) کروات ها در جنگ هیچ موقع ایست بازرسی کور نداشتن و منطقی نبوده بدون دلیل ظرف نیم ساعت یه ایست بازرسی بذارن، یه نفر رو بکشن و سریع محل رو ترک کنن، اونم بدون هیچ دلیلی… یکی از مبلغان ایرانی که از زمان جنگ تا حالا در بوسنی زندگی میکنه، میگفت هفته قبل از شهادت با رسول پیش مسئول سازمان ملل در منطقه رفتیم و رسول براش توضیح داد که من کلیه درد شدید دارم و میخوام برگردم ایران. مسئول سازمان ملل کپی پاسپورت و سایر مدارک شهید رو گرفت. میگفت بعدا فهمیدیم یک نفر به همون نماینده سازمان ملل گفته که رسول فرمانده منطقه است. شیخ میگفت بعد سالها پرسوجو به این نتیجه رسیدم که همون نماینده سازمان ملل، اطلاعات رو به کرواتها داده و کرواتها دقیقا میدونستن چه کسی رو دارن میکشن. میگفت بعد شهادت نماینده سازمان ملل خیلی ناراحت بود چون حدس میزد قراره فقط اسیر کنن و بابت آزادی پدر، کرواتها از ایران امتیاز بگیرن. میگفت یکی از همسایههای خانه شهید هم که کروات بود، رفتار مشکوکی داشت که به نظر میومد، موقع خارج شدن شهید از منزل اطلاعات رو به HVO ها داده. البته احتمالات دیگهای هم وجود داره. شهید برای آزادی دو دیپلمات ایرانی قبلا با کوردیچ مسئول HVO ها جلسه داشته و اونها دقیقا از نقش شهید در منطقه خبر داشتن و … قاتلین بعدها با توافق علی عزت بگوویچ (رییس جمهور بوسنی) با دولت کرواسی تحویل این کشور شدن و الان قاتل (کسی که تیر خلاص رو زده) بعد از گذروندن دوره زندان، آزاد شده و در کرواسی داره زندگی میکنه. خود ایران هم مایل به پیگیری نیست. چون امتیازی که علی عزت برای آزادی گرفت، برای مسلمونها امتیاز زیادی بود. اما به نظرم حق پدر مرگ در بستر نبود و اگر بوسنی شهید نمیشد احتمالا لبنان، کشمیر، سوریه ، عراق و… گزینه های بعدی بودن. مهم اینه که پدر برای رضای خدا و دفاع از آرمانی که بهش اعتقاد داشت رفت و به بهترین چیزی که میتونست برسه، رسید.» خدایا ما را از پیروان راهِ رسول خدا، قرار بده نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۰:۰۶ ق.ظ روز ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ | دیدگاه (۱) ![]() یکی از اعمال شب نوزدهم ماه رمضون گفتن هفتاد بار اللهم العن قتله امیرالمومنین بود. هرسال شب نوزدهم هفتاد بار تکرارش میکردم و تو ذهنم همیشه ابن ملجم بود. ولی امسال یک مقدار روی کلماتش دقیقتر شدم؛ قتله، امیر المومنین … من به این نتایج رسیدم: کلمه قاتل نیومده چون کسی که حضرت علی را شهید کرد فقط یک نفر نبود، شاید از نظر مادی و مصداق جسمی فقط ابن ملجم قاتل حضرت بوده ولی باید کمی به عقبتر برگردیم و یادمون بیاد جریان سقیفه و چندین سال خانهنشینی حضرت و … قاتلین حضرت علی همهی آنها بودند! شاید اینکه واژه امیرالمومنین آمده و نام حضرت علی خاصتا نیومده هم به این دلیل باشه که منظور همه امامان معصوم هستن که امیرِ مومنین و مسلمانان بودهاند؛ و با این جمله همهی قاتلین امامان رو لعن میکنیم. وقتی روی دعاهامون دقیق میشم، میبینم چقدر تفکر و دعاهای شیعی دقیق و ریزه. مثل همین جمله سه کلمهای که بدون اینکه مستقیم حرفی بزنیم و کسی رو مورد خطاب قرار بدیم، قاتلین و غاصبین حق ائمه رو لعنت میکنیم. اللهم العنهم جمیعا لطفا در دعاهای این شبها، برای سربلندی دینمون و کشور اسلامیمون زیاد دعا کنید نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۶:۳۰ ق.ظ روز ۱۶ تیر ۱۳۹۴ | دیدگاه (۱۴) ![]() میگفت هرچه از غرب به طرف کشورهای اسلامی نزدیکتر میشدیم، بینظمی و بلبشویی هم بیشتر میشد. اسلام یه چیزه، رفتار ما یه چیز دیگه. نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۹:۳۰ ق.ظ روز ۳۱ شهریور ۱۳۹۲ | دیدگاه (۳) ![]() چند سال قبل وقتی مشهد یا قم میرفتیم، صفحهی اول زیارتنامهها اکثراً با یک خط بد و درشت متنی نوشته شده بود با این مضمون که «امام رضا(علیهالسلام) در خواب زنی رفتهاند و به او گفتند که به زنها بگو با جوراب نازک و آرایش کرده به حرم نیایند؛ این متن را در بیست زیارتنامه دیگه بنویس تا حاجتت را بگیری و تا دو روز دیگه یک خبر خوش بهت برسه» در بعضی از نمونهها هم تهدیدی از نوع «یک نفر ننوشت و تصادف کرد، یک نفر ننوشت و به یک بیماری مبتلا شد و …» دیده میشد که شاید مقصود نویسنده ترغیب و ایجاد یک ترس و رعب در خواننده بود که حتما در زیارتنامهی دیگر بنویسد و اینطور میشد که بعد از مدتی در صفحهی اول اکثر زیارتنامهها این جملات دیده میشد تا زمانی که همهی زیارتنامههای نوشته شده جمع شد تا جلوی این حرکت خرافی و نادرست گرفته شود. کمکم این نوع نوشتهها به سیستمهای پیامک ی موبایلها منتقل شد و به انواع جدید و آپدیت شده، پیامک میشد. نمونههایی مثل «بیست صلوات هدیه برای حضرت زهرا(سلامالله علیها) بفرست و این پیامک را برای بیست تا از دوستات بفرست تا سه تا از دعاهایت مستجاب شود» این نوع تازه به بازار آمده هم مثل نمونههای مکتوب قبلیشان مخاطب و خواننده را ترغیب میکرد که پیام و نوشته را بین دوستانشان نشر دهند و این باور را در خواننده ایجاد میکرد که بازنشر دادن این پیام، باعث استجابت دعا و خواستهاش است و در صورت عمل نکردن به این نوشته، (نعوذبالله) خدا یک پیشامد و دردسری برایش پیش میآورد. پلهی بعدی اینطور باورها که تقریباً یک سالیست فراگیر شده، ایمیلهاییست که اکثراً بصورت گروهی ارسال میشوند و در آن یک حادثه یا واقعهای تعریف میکنند و شفا و معجزهای که دیدهاند و درخواست ارسال آن ایمیل به افراد دیگر و تهدیداتی من باب افرادی که این کار را انجام ندادهاند و چه اتفاقاتی برایشان افتاد. مدتی پیش یکی از همین نوع ایمیلها برای رایانامهام ارسال شده بود. با این محتوا:
جوابهایی که دریافت کردم، در مفهومِ “هیچ اهمیتی بهشون نمیدم” مشترک بودن و نوشتهها و توضیحاتِ دیگر همه یک منظور و مفهوم را دنبال میکردند. یک نفر هم حتی این نوشته ها را جدی نمیگرفت و برای دیگران ارسال نمیکرد -البته این امکان هم هست که کسی عقیدهاش را ابراز نکرده باشد-نظرات دوستان برایم مهم و قابل توجه آمد و برای نشر این نظرات و نگهداریشان در وبلاگ، این پست را نوشتم. به نظر من اینطور نوشتهها با بازیچه قرار دادن احساسات دینی مردم هدفی جز وارد کردن خرافات و ضربه زدن به دین و اعتقادات و باورهای مردم ندارند و بهترین روش مبارزه با آنها، عدم انتشارشان و ارشاد فرستنده آن (در ایمیل و پیامک) است. یعنی وقتی چنین ایمیلی برایمان ارسال میشود قبل از کلیک بر روی دکمهی “دلیت” دکمهی “ریپلای” را بزنیم و نظرمان دربارهی اینگونه نوشتهها و درست نبودن انتشارشان را برای فرستنده ارسال کنیم. شاید سادهترین کاری که میتوانیم در مبارزه با این اعمال انجام دهیم. نظرات همهی دوستان را در ادامه ی مطلب آوردهام.اسلام، ایمیل، بدعت، بی اعتمادی مردم به دین، پیامک، تحریف، تضعیف اسلام، جهل، خرافات، خواب، رواج خرافات در دین، زیارت نامه، زیارت نامه امام رضا، شرک نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۴:۳۶ ق.ظ روز ۲۳ مرداد ۱۳۹۰ | دیدگاه (۹) ![]() خاک بر سر فمنیسم … نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۱۱:۳۳ ق.ظ روز ۱۸ تیر ۱۳۹۰ | دیدگاه (۰) ![]() |
|