![]() ![]()
احتکارِ دامنههای اینترنتی
بعضی از آدمها خیلی از اوقات دربارهی موضوعی که اطلاع کاملی از آن ندارند، اظهار نظر میکنند؛ خیلی وقتها خودشان میدانند که اطلاعاتشان ناقص و نیمه است ولی باز هم به اظهارنظرشان ادامه میدهند. گاهی اوقات از ناقص بودن اطلاعاتشان خبر ندارند و فکر میکنند همین که میدانند و اطلاع دارند، درست است و همهی واقعیت؛ اشتباه بودن اطلاعات را از این مقوله و نوشته جدا کنید که بحث ما سر این موضوع نیست. دلیلِ این ناآگاهی و کمآگاهی خیلی اوقات بخاطر حجمِ گستردهی اطلاعاتیست که انسان با آنها مواجه میشود و به همین خاطر حوصلهی خواندن و شنیدن بیشتر و دقیق دربارهی آن موضوع را ندارد، دلیلهای دیگری مثل عدمِ علاقه، بیحوصلگی و تنبلی، بیهوده و مسخره دانستن آن موضوع و …نیزمی توانند در این مساله دخیل باشند. حالا شما تصور کنید یک دانشآموز مسلمان را که خیلی از مسائل و احکامِ دینی را در مدرسه یاد گرفته و آموزش دیده است ولی به یکی از دلایلی که بالا نوشتم، آنها را در حدِ یک تعریف و جمله یاد گرفته و دنبالِ بیشتر دانستن دربارهی آن موضوع نبوده و وقتی وارد جامعه شده و با یکی از مصداقهای آن موضوع مواجه شده، آن مصداق را با تعریفِ ناقصی که در ذهنش داشته میبیند و دربارهاش نظر میدهد، سخنرانی میکند، کتاب مینویسد، فیلم میسازد، حکم میدهد و …. نمونهی مطلبی که نوشتم را در جامعه بسیار مواجه شدیم، مثلا کسی که از امربمعروف و نهی از منکر فقط یک تعریفِ “دعوت و امر دیگران به کارهای خوب و منعشان از کارهای بد و غیرشرعی” را یاد گرفته است و بر مبنای همین تعریف، عمل میکند و هیچ وقت شرایط این دو فروع دین را نپرسیده ونخوانده است و نمیداند کجا این دو امر واجب میشود و کجا نه! یا مثلا کسی که معنی دقیق “ریا” را نمیداند و هرجائی خودش تشخیص داد، از آن استفاده میکند؛ همچنین مصداقتراشی برای غیبت و تهمت از همین مقوله است. یکی از نمونههایی که در محیط مجازی چندمورد با آن مواجه شدمام مصداقیابی برای واژهی احتکار بود در مورد خرید و فروش دامنههای اینترنتی! در دنیای مجازی برای داشتن یک سایت یا وبلاگِ مستقل باید دامنه یا همان دامین خریداری کنید؛ قیمتِ دامینهای داخلی (ir) در حدود هشت هزار تومان است و دامینهای خارجی (com , net , org ) در حدود چهل هزار تومان. هر دامین با دیکتهی خاص خودش تنها یکبار و به یک نفر فروخته میشود و اگر شخص دومی خواستار همان دامین باشد، باید از خریدار اول، درخواست فروشِ دامین را بکند. مثلا دامنهی vaadi.ir به من فروخته شده و شخصِ دیگری نمیتواند مالک این دامنه شود مگر اینکه من حاضر به فروش این دامنه به آن شخص شوم. همین موضوع باعث شده است بعضی از آدمها به خرید کلی دامنههای اینترنتی بپردازند و آنها را بدون استفاده نگاه دارند تا زمانی که مشتریای برای آن دامین پیدا شود، قیمتی چند برابر قیمت اولیهی آن به مشتری پیشنهاد دهند؛ یا اینکه دامنه را خریداری می کنند نه به منظور گران تر فروختن آن، ولی اگر برای دامنهشان مشتری پیدا شد، آن را به چند برابر قیمت میفروشند بعضی از افراد فعال فضای مجازی این موضوع را، خصوصا مورد اول، مصداق احتکار و گرانفروشی میدانند و در سایتها و نوشتههایشان این موضوع را بیان کردهاند. برای مشخص شدنِ این موضوع به نظرم بهتر است تعریف فقهی “احتکار” را بیان کنیم: احتکار در لغت به معنای نگهداری طعام به انتظار گران شدن آن را گویند. در اصطلاح فقهی نیز احتکار عبارتست ازحبس گندم، جو، خرما، کشمش و روغن حیوانی و[خودداری] از فروش آنها. با همین معنی شاید تکلیف موضوع مورد بحث ما مشخص باشد ولی برای اطمینان بیشتر و چون نظرات مراجع ممکن است متفاوت باشد، این موضوع و سوال را از سایتهای مراجع مختلف پرسیدم: پاسخهایی که دریافت کردم: (روی عکسها کلیک کنید تا تصویر را بزرگ ببینید) از نظر آقای خامنهای و آقای صافی این مورد اصلا مصداق احتکار نیست و مانعی ندارد، از نظر آقایان سیستانی و مکارم نیز نباید با قوانین و مقررات جامعه مخالف باشد که من قانونی دراینباره ندیده ام. امیدوارم دوستان، قبل از مطالعه و سوال از مرجع تقلیدشان، حکم و فتوای فقهی ازخودشان صادر نکنند. برای سایت مراجع دیگر نیز ایمیل فرستادم ولی پاسخی دریافت نکردم. بازنشر در: تریبون آیه الله خامنهای، آیه الله سیستانی، آیه الله صافی، آیه الله مکارم، احتکار، احتکار دامین، حکم فقهی، خرید و فروش دامین، دامین ir، فتوا، فقه، مراجع نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۹:۳۰ ق.ظ روز ۳۱ تیر ۱۳۹۲ | دیدگاه (۱۲) ![]() مادر خواب دیده بود؛ خوابِ پدربزرگ محمد. پرسیده بود چکار کنم آن دنیا من را شفاعت کنند؟ محمد باقیات و صالحات یک ملت شد. صد دقیقه تا بهشت صفحه ۱۳ نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۹:۳۰ ق.ظ روز ۳۰ تیر ۱۳۹۲ | دیدگاه (۰) ![]() ماه رمضونها، وقتی سحری را میخوردیم هر روز نوبت یکی از خواهرها بود که ظرفها را بشوره. اولی، دومی، سومی؛ و خوب یادمه که خیلی وقت ها که نوبت من بود، خوابم میبرد و یادم میرفت یا میذاشتم ظهر بشورم که قبل از من، مامان همه را میشستن! نماز صبحهامون را همیشه به جماعت بابا میخوندیم و بعد از نماز بابا “یا علی و یا عظیم” و “اللهم ادخل علی اهل القبور السرور” را میخوندن؛ و بعضی وقتها “اللهم فک کل اسیر” را فراموش میکردن و من اذیتشون میکردم و به شوخی می گفتم «بابا شما چرا نمیخواین اسیرها آزاد بشن؟» همیشه با مامانم سرِ اینکه روزهای سحرامروز فرق داره با افطار شبِ قبل و یکروز نیستن؛ و اینکه الان که بخوابیم و ظهر بیدار بشیم “فردا” نیست و “امروزه” بحث داشتم و سر به سرشون میذاشتم و میخندیدیم. حالا دلم تنگ شده برای ان روزها … حالا که هر کدام ازدواج کردیم و سر خونه زندگی خودمون هستیم، حالا که چند سالیه بابا همهی نمازهاشون را پشت صندلی و میز میخونن و حسرت یه نماز دیگه به جماعت بابا مونده به دلم، حالا که مامان تنها شدن و سحرها و افطارها تنهایی سفره میندازن و غذا میخورن … دلم تنگه برای تمام روزهای گذشته در کنارِ تمام لذتها و خوبیهای الان برای پدرم دعا کنید این روزها … بازنشردر: لینکزن نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۷:۱۷ ق.ظ روز ۲۸ تیر ۱۳۹۲ | دیدگاه (۱۶) ![]() از بچگی عادت داشتم روزهم را با آبجوش و خرما یا بامیه باز میکردم و بعد نان و پنیر میخوردم با آش یا سوپ یا کوکو. نان و پنیر که یکی از علائق همیشگی و عشقهای غذائیم بوده و هست. در حدی که حاضرم به جای نهار و شام نون پنیر بخورم 🙂 همین نون و پنیر را میشه با یک کم وقت و حوصله، به شکل جدید و متنوعی سرِ سفرههای افطاریمون بذاریم تا هم تنوعی بشه برامون هم کارِ خورندگان محترم را راحت کنیم! به شکل لقمههای رولتی. موادی که من استفاده کردم، اینها بودند: نون لواش یا ساندویچی، پنیر خامهای یا لبنه یا هر پنیری که شل و کشیدنش روی نون راحت باشه، سبزیجات خشک، پودر پسته، کنجد، سیاه دونه. این مواد باعث میشه پنیر طعمدار و خوشمزه بشه. همهی مواد را با پنیرمون قاطی میکنیم و خوب هم میزنیم. نانمان را کامل پهن میکنیم و اگه کناره هاش خیلی قناس و اضافه بود، با دست جدا میکنیم و ترکیب پنیر و موادمان را کاملا روی نان پهن میکنیم؛ نان را مثل لقمههای غازی مادرهامون تا میزنیم و خوب میپیچیدیم. هرچی محکمتر و سفتتر باشه بهتره؛ داخل یه پلاستیک میپیچیمش و میذاریم یک ساعتی در یخچال بمونه؛ گذاشتن تو یخچال باعث میشه لقمههامون خوب خودش را بگیره. بعد از یک ساعت از یخچال خارجش میکنیم و با چاقو، آرام غازیهامون را برش میدیم دو یا سه سانت. لقمههای کوچیک آمادهی خوردن 🙂
نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۶:۵۱ ق.ظ روز | دیدگاه (۶) ![]() آقا معلم صداش کرد بیاد و انشا بخونه. زنگ تفریح بودکه صداش کردند. صد دقیقه تا بهشت – صفحه ۱۱ نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۹:۳۱ ق.ظ روز ۲۳ تیر ۱۳۹۲ | دیدگاه (۳) ![]() یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءکُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا از کنارِ آیات خدا و کلمات خاصی که درآنها به کار رفته، ساده نگذریم … نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۹:۳۰ ق.ظ روز ۲۲ تیر ۱۳۹۲ | دیدگاه (۰) ![]() یکی از دغدغههای اکثر خانمها برای نهارو شام “چی بپزم” هست؛ یک دغدغهی همیشگی و خیلی مشکل 🙂 این دغدغه، در ماه رمضان سختتر و پیچیدهتر هم میشه مخصوصا این چند سال اخیر که فاصلهی بین افطار تا سحر خیلی کوتاهه و”چی بپزم” برای سحر، بغرنجتر میشه. آقایون هم که هیچوقت برای حلِ این بحران کمکی نمیکنند و اکثراً تنها جوابشون اینه «هرچی بپزی، خوبه»! :O وهمیشه خود ما خانمها باید دست به کار بشیم؛ برای همین تصمیم گرفتم برای ماه رمضان امسال لیستی بنویسم از غذاهایی که میشه برای سحر و افطار تهیه کرد تا مثلِ ماه رمضان پارسال، که اولین سالِ مستقل شدن و خانمِ خونه شدنم بود، سردرگم نشم. با کمک مادرم این لیست را تکمیل کردم و در وبلاگ میذارم برای استفاده بقیهی دوستانم که مثل من، دغدغهی “چی بپزم” را دارند. اگر شما غذای دیگری بلد هستید و میشناسید اسمش را بگوئید تا به لیست اضافه بشه. فایل پیدیاف جهت دانلود لیست غذا بازنشر در: لینکزن نویسنده: سيده فاطمه مطهری - ساعت ۲:۴۸ ق.ظ روز ۱۹ تیر ۱۳۹۲ | دیدگاه (۶۵) ![]() |